) آنهليس ميشل (Michel Anneliese )
آنه ليس ميشل زني از اهالي آلمان بود كه ادعا كرد توسط شياطين تسخير شده است. وي در يك خانوادهي كاتوليك بزرگ شده و اولين نشانههاي تسخير روح خود توسط شيطان را در 16 سالگي مشاهده كرده بود. او به حملات صرع و بعدها توهم نيز دچار شد. پس از آن كه درمانهاي پزشكي متداول به درمان آنهليس كمك نكرد، وي توسط اسقف محلي كه از روشهاي مذهب كاتوليك براي دفع روح پليد استفاده ميكرد، جنگيري شد.
متأسفانه جلسات جنگيري چندان موفق نبودند و ميشل در سن 23 سالگي در خواب درگذشت. دليل رسمي مرگ، بيآبي و بيغذايي بدن اعلام شد، زيرا آنهليس پيش از مرگش لب به آب و غذا نميزد.
) جورج لاتكينز (George Lutkins)
جورج لاتكينز، مردي اهل انگلستان بود كه رفتار عجيبش وي را منتصب به تسخيرشدگي توسط شيطان كرده بود. او در دهكدهي منديپ در ياتون خياط بود. يكي از همسايههاي جورج از كشيش محله خواست به دليل رفتارهاي عجيبي كه وي از خود نشان ميداد، از قبيل خواندن آوازهاي عجيب با صدايي تغيير يافته كه گاه كاملاً با صداي خود جورج تفاوت داشت، به او كمك كند. آقاي لاتكينز، پيش از اين توسط دكترها معاينه شده بود اما مورد خاصي از بيماري در او وجود نداشت. لاتكينز، خود ادعا ميكرد كه توسط هفت شيطان تسخير شده و هفت بار بايد جنگيري شود. چندين جن گير از جمله جوزف ايستربروك براي معالجهي وي در سال 1778 دست به كار شدند و ظاهراً با موفقيت ارواح پليد را از او دور كردند.
) رابي منهايم (Robbie Mannheim)
رابي منهايم به عنوان مردي شناخته ميشود كه توسط شياطين تسخير و بعد با موفقيت درمان شد. ماجراي او كه توسط رسانهها هم پوشش داده شد، الهامگر رمان «جنگير» نوشتهي ويليام پيتر بلاتي بود. رابي در جواني آثار تسخيرشدگي توسط شيطان را در خود مشاهده كرد. مشكل او وقتي آغاز شد كه يك شب را كنار مادربزرگش گذراند و صداهاي عجيبي مثل چكه كردن آب شنيد. يازده روز بعد از اين اتفاق اسرارآميز، خالهي رابي فوت كرد. رابي آنقدر به خالهاش وابسته بود كه با مرگ وي، كاملاً به هم ريخت. او در اوج نااميدي سعي كرد با روح خالهاش ارتباط برقرار كند، تلاشي كه برايش دردسر به بار آورد و باعث شد ارواح پليد روحش را تسخير كنند. رابيِ جوان توسط متخصصان پزشكي و روانپزشكي معاينه شد اما بهبودي در او حاصل نشد. خانوادهي رابي با مشاهدهي اين وضع، وي را نزد كشيش لوتر مايلز اشلوز بردند. كشيش، رابي را يك شب پيش خود نگه داشت تا وضعيتش را بررسي كند. طبق گفتههاي كشيش، وقتي هردوي آنها ميخواستند بخوابند، اتفاقات عجيبي مثل تكان خوردن اشيا در آن اتاق در جريان بود. رابي ظاهراً بعد از سي جلسه جنگيري كه دو ماه طول كشيد، توسط كشيش ويليام باودرن معالجه شد.
4) مايكل تيلور
مايكل تيلور ساكن شهر اوست در انگلستان رفتارهايي از خود بروز داد كه ميتواند با تسخير شدن روح توسط شيطان مرتبط باشد. او عضو گروهي مسيحي بود و يك روز ناگهان به رئيس گروه حمله كرد. خود مايكل اعتراف كرد كه احساس ميكرده ارواح پليد در روحش نفوذ كردهاند. تلاشها براي رفع اين ارواح پليد از روح مايكل تيلور ناكام ماند. او بعد از آخرين جلسهي درمانش به خانه برگشت و همسر و سگشان را به قتل رساند. جسد وي لخت و عور و غرقه در خون پيدا شد.
5) كلارا جرمانا كله
كلارا جرامانا كله، زني از اهالي آفريقاي جنوبي، بعد از ميثاقي كه طبق اعتراف خود با شيطان بست، روحش را در اختيار ارواح پليد قرار داد. او وقتي توسط شيطان تسخير ميشد به زبانهايي حرف ميزد كه بلد نبود و فريادهاي عجيب و غريبي سر ميداد كه براي اطرافيانش بسيار وحشتآور بود. صداهايي كه كلارا از خود درميآورد نه شبيه صداي انسان بود و نه صداي حيوان. حتي عدهاي ميگفتند وي را به صورت معلق در هوا در حالات عمودي يا افقي مشاهده كردهاند. بعد از چند جلسهي دفع ارواح پليد، ظاهراً كلارا بهبود يافت.
نظرات شما عزیزان:
|